کافه سهام



ویزیتورها و بازاریاب ها بر حسب پورسانت محصولات یا خدماتی که به فروش می‌رسانند، حقوق دریافت می‌کنند. در بازاریابی پورسانتی مقدار حقوق بازاریاب و ویزیتور به عوامل مختلفی بستگی دارد. اما سوالی که پیش می‌آید این است که حقوق ویزیتور چگونه محاسبه میشود ؟ در این مقاله به بررسی این موضوع و عوامل موثر در مقدار پورسانت فروش خواهیم پرداخت.

اگر قصد دارید از بازاریابی پورسانتی به صورت غیرحضوری و دورکاری بهره ببرید، پیشنهاد می‌کنیم حتما سایت بازکار را ببینید. در این سایت شما می‌توانید با فروش محصولات و خدمات، پورسانت بگیرید و درآمدی عالی کسب کنید.

موفقیت در ویزیتوری

میزان پورسانت یک ویزیتور بستگی به عوامل زیر دارد:



۱- رزومه و سابقه کاری

هر چقدر سابقه کاری ویزیتور باشد، باید پورسانت بیشتری نیز به او تعلق بگیرد. در صورتی که سابقه خوبی دارید و شرکت مورد نظر برای این ویژگی شما تفاوتی قائل نمی‌شود، حتما این موضوع را با مدیر مربوطه در میان بگذارید.


۲- رسیدگی به چک ها

در صورتی که مسئولیت پاس شدن و نشدن چک های مشتریان بر عهده ویزیتور باشد، به خاطر افزوده شدن مسئولیتی دیگر به مبلغ پورسانت او نیز افزوده می‌شود. ممکن است برای شما سوال پیش بیاید که آیا شرکت بازاریابی حق دارد، چک برگشتی را از حقوق ویزیتور کم کند یا خیر. پاسخ این است که کم کردن حقوق به هر نحو، از جمله عدم وصول چک، باید طی مجوز قانونی باشد. در غیر این صورت خلاف قانون است.


۳- مقدار حقوق ثابت

مقدار نهایی حقوق ویزیتور حاصل جمع حقوق ثابت و پورسانت‌های او می‌باشد. بنابراین باید مقدار حقوق ثابت (در صورت وجود) را در نظر گرفت. باید توجه داشت که اگر حقوق ثابت بالا باشد، میزان پورسانت کاهش می‌یابد.


۴- سیار یا مستقر بودن

ممکن است ویزیتور به صورت تلفنی یا بصورت حضوری اقدام به بازاریابی کند، که هر کدام از این روش ها در این که حقوق ویزیتور چگونه محاسبه میشود موثرند. طبیعتاً درصورتی که بازاریابی به صورت حضوری (سیار) باشد، شامل پورسانت بیشتری می‌شود.


۵- هزینه های کار

هزینه های کار بازاریابی ممکن است بسیار زیاد شود، چرا که امکان دارد شخص ویزیتور لازم باشد برای بازاریابی یک محصول یا خدمت به چند شهر مختلف سفر کند، که این سفرها هزینه اقامت، خورد و خوراک و غیره را در پیش خواهد داشت. از این رو با توجه به اینکه این هزینه ها بر عهده شرکت یا ویزیتور باشد، میزان پورسانت تغییر خواهد کرد.

حقوق ویزیتور چگونه محاسبه میشود


۶- قیمت محصولات

بعضی محصولات و خدمات بسیار گران هستند، و اگر درصد پورسانت حتی ۱٪ هم باشد، مبلغ زیادی به ویزیتور می‌رسد. از این رو درصد پورسانت فروش برای این دسته از محصولات و خدمات طبیعتاً بسیار کم است. برای نمونه خودرو ها یکی از محصولات بسیار گران هستند.


کافی است جستجوی کوتاهی در فضای مجازی داشته باشید تا ببینید که تقریباً همه کس، فهرستی از نکته هایی درباره موفقیت تنظیم و ارائه کرده‌اند. کسانی که خود را موفق می‌دانند یا دیگران آنها را افرادی موفق می‌دانند، تجربه های خود را در مورد موفقیت می‌گویند و آنها که شکست را تجربه کرده‌اند، معتقدند تجربه‌‌های بهتر و ارزشمندتری در مورد موفقیت دارند.

اما همیشه نکته‌هایی در مورد موفقیت وجود دارد که کمتر به آنها اشاره می‌شود. نکته هایی که شاید دانستن آنها، طی کردن مسیر موفقیت را لذت‌بخش‌تر و تجربه موفقیت را ماندگارتر کند.

گفتیم که در اینجا به عنوان یکی از مطالب #سبک زندگی در متمم، با هم برخی از آنها را مرور کنیم:
قطعاً تعریف هر یک از ما از مفهوم موفقیت، با تعریف دیگری متفاوت است (ما قبلاً در مطلبی تحت عنوان رابطه بین سطح انتظارات و موفقیت و رضایت، در این باره حرف زده‌ایم و ای کاش، فرصت کوتاهی داشته باشید و در آن بحث مشارکت کنید). اما اگر معنای رایج موفقیت را در نظر بگیریم، باید بپذیریم که دنیای انسانهای موفق، همیشه هم آنقدر که از بیرون به نظر می‌رسد شاد و شیرین نیست.

شاید بخشی از ریشه‌ی این مسئله را بتوان در توضیحات دن گیلبرت در مورد شادمانی جستجو کرد: اینکه برداشت ما از موفقیت و رسیدن به هدف‌ها و مطلوبیتی که برای ما دارند، با آن چیزی که در عمل روی می‌دهد تفاوت دارد و ظاهراً موفقیت سفری است که در آن رویای رسیدن به مقصد، شیرین‌تر از تجربه‌ی حضور در شهر مقصد است.
شاید شما هم، به روزی فکر کنید که خانه‌ی بزرگی در شهر خود داشته باشید و دو ویلای ساحلی بزرگ در شمال و جنوب کشور و شاید هم چند اقامتگاه تفریحی در بیرون کشور. سپس به یک صندلی چوبی کلاسیک که در کنار استخر یا آب دریا قرار گرفته و می‌توان همزمان با آفتاب گرفتن، کمی مطالعه هم کرد.

این صحنه‌ی رویایی را صرفاً در فیلم‌ها می‌توان دید. در دنیای واقعی افراد شکست خورده و ورشکسته‌ای که از دست طلبکاران خود در گریز هستند، بیشتر این شانس را دارند که در سکوت و تنهایی، چنین لذتی را تجربه کنند!

کسی که در مسیر رشد و موفقیت قرار گرفته، احتمالاً در کنار آن صندلی چوبی، موبایل و لپ تاپ و اینترنت لازم خواهد داشت. او احتمالاً نمی‌تواند از این وسیله‌ها بیش از چند ساعت فاصله بگیرد. آرزویش این است که بتواند زمانی یک هفته گوشی موبایل خود را خاموش کند یا لپ تاپش را با خود نبرد.

هنوز کسانی را پیدا می‌کنید که می‌گویند اگر به سطح مطلوب موفقیت خود برسند، دیگر بیش از حد تلاش نمی‌کنند. آنها می‌کوشند از زندگی لذت ببرند. آنها افراد موفق و ثروتمند اطراف خود را به حرص و طمع متهم می‌کنند و معتقدند که دارایی آنها برای پشتیبانی از چند نسل بعدی‌شان هم کافی است. اما هنوز نمی‌توانند متوقف شوند.


1.     به نظر شما، مهم ترین عامل موفقیت در زندگی چیست؟

2.     چه صفاتی را برای همسر آینده خود لازم می بینید؟

3.     در زندگی به کجا می خواهید برسید؟

4.     چه توقعات مهمی از همسر آینده خود دارید؟

5.     بزرگترین آرزوی زندگی تان چیست؟

6.     نظر شما درباره مراسم عقد و عروسی چیست؟

7.     نظر شما درباره مهریه چیست؟

8.     زندگی در شهرهای دیگر را چگونه می بینید؟

9.     از نظر اجتماعی، خانواده شما چه دیدگاه و دغدغه هایی دارند؟ (مثلا درباره جامعه، مردم، مشکلات اجتماعی، حکومت و )

10.  سطح فرهنگی و طرز تفکر خانواده خود را چگونه ارزیابی می کنید؟

11.  خانواده شما تا چه اندازه به امور مذهبی پای بند هستند؟

12.  اعضای خانواده شما قدیمی، متجدد یا معمولی هستند؟

13.  اعضای خانواده شما تا چه اندازه به شادی و نشاط اهمیت می دهند و اصولا انسان های شادی هستند یا گرفته؟ برای شادی کردن، چه راهی را انتخاب می کنند؟

14.  افراد خانواده شما، برای درد دل کردن، چه کسی را انتخاب می کنند؟

15.  شما چه کسی را برای درد دل کردن و م انتخاب می کنید؟ چرا؟ تا چه اندازه این شخص را قبول دارید؟

16.  میزان دل بستگی شما به پدر و مادرتان، چه اندازه است؟

17.  به کدام یک از اعضای خانواده تان علاقه بیشتری دارید؟ چرا؟

18.  نگاه خانواده و فامیل به شما چگونه است؟

19.  واکنش پدر و مادرتان در مقابل شکست های شما در زندگی چیست؟

20.  آیا با اعضای خانواده، دعواهم می کنید؟ بیشتر با چه کسی و بر سر چه مسائلی؟

21.  در خانواده یا فامیل، چه کسی را الگوی خودتان می دانید؟ چرا؟

22.  در خانواده یا فامیل، کدام زن و شوهر به آرمان های شما نزدیک ترند؟

23.  در مسائل مختلف خانواده، به ویژه ازدواج، تا چه اندازه خانواده به شما استقلال می دهند؟

تا به حال در چه تصمیماتی، دچار اختلاف با خانواده شده اید؟ در هنگام اختلاف، چه اتفاقی رخ داده است؟

یک معرفی آسانسوری، یک نمای کلی از یک ایده، محصول، سرویس، پروژه، یا راه ­حل بهتری برای یک مسئله است و فقط برای شروع یک گفتگو طراحی می­شود. معرفی آسانسوری، برای جلب توجه سریع مخاطبین طراحی می ­شود تا آنها را متقاعد کنید که به آنچه می­ خواهید بگویید توجه نمایند و بخواهند بیشتر در این مورد بشنوند. در یک معرفی آسانسوری، این کار با پاسخ به پرسش­های اساسی زیر که اغلب نادیده گرفته می­شوند، انجام می­ گردد:

- آن (ایده، محصول، سرویس، پروژه) چیست؟
- چه کسی به آن (ایده، محصول، سرویس، پروژه) نیاز دارد؟
- چرا آنها به آن (ایده، محصول، سرویس، پروژه) نیاز دارند؟

در یک معرفی آسانسوری، بیان جزئیات مربوط به نحوه­ ی عملکرد راه­ حل شما، به زمان دیگری موکول می ­گردد.


معرفی آسانسوری یا سخنرانی آسانسوری در واقع استعاره ای از یک ارتباط بسیار موثر در یک زمان کوتاه است ( مثلا به اندازه زمانی که شخص مهمی را در یک آسانسور ملاقات کنید) به طوری که شخص مقابل ترغیب شده و به سخنان شما گوش دهد تا زمینه برقراری یک ارتباط بلندمدت شکل گیرد. معرفی آسانسوری یعنی اینکه شما مختصر، مفید و قانع کننده قادر باشید خود، ایده و یا محصولتان را معرفی نمایید. از جمله منافع این نوع سخنرانی می توان به جذب سرمایه گذار، نیروی متخصص، همکار تجاری و یا مشتری اشاره کرد.




یک معرفی آسانسوری، چند کاربرد دارد. البته معرفی آسانسوری، یک ابزار ارتباطی است و به شما کمک خواهد کرد پیام خود را بیان کنید. ولی در عین حال ابزاری برای فروش هم می­باشد و در کسب درآمد و بستن قراردادهایی که برای موفقیت به آنها نیاز دارید، به شما کمک خواهد کرد. البته با اینکه مهم است شما در نهایت قرارداد را ببندید، ولی اگر مخاطب درک نکند شما در مورد چه چیزی صحبت می­ کنید و چرا باید به حرف­های شما توجه کند، تلاش برای بستن قرارداد هیچ ارزشی ندارد.

در نتیجه، معرفی آسانسوری نقش یک آغازگر را ایفا می­کند، یک مقدمه­ ی اساسی و سطح بالا برای هر آنچه که شما می ­فروشید. یک معرفی

سخنرانی آسانسوری، فقط ارائه­ ی اطلاعات کافی به مخاطبین است تا آنها آنچه را که شما در موردش صحبت می ­کنید درک نمایند و بخواهند در موردش بیشتر بدانند. در یک معرفی آسانسوری، اطلاعات زیادی به مخاطبین داده نمی ­شود، چون در این صورت آنها گیج شده و دیگر به شما توجه نمی­کنند.
به تدریج پیش بروید، عجله نکنید.

اگر می ­خواهید موفق شوید باید به تدریج مخاطبین را به راه­ حل خود عادت دهید، باید این فرصت را به آنها بدهید که شما و تمام تفکراتی که طی ماه­ها یا سال­های اخیر داشتید را درک کنند.

با اینکه شما بدون شک کار خود را دوست دارید و مجذوب آن هستید و ساعت­ها وقت­ می ­گذارید تا در موردش صحبت کنید، ولی اکثر مردم مثل شما نیستند. به احتمال زیاد افرادی که شما به کمکشان نیاز دارید تا به راه ­حل خود جامه عمل بپوشانید، به اندازه­ ی شما در مورد راه­ حل­تان آگاهی نداشته و علاقه ای هم به آن ندارند. در نتیجه بعید است که این افراد پیچیدگی ­ها، ریزه­ کاری ­ها و جزئیات راه حل شما را درک کنند. در عوض حداقل در ابتدای کار فقط تصویر کلی کار شما را درک خواهند کرد و به آن علاقه نشان خواهند داد.




آنها هم درست مثل شما کارهای زیادی برای انجام دادن داشته و زمان کمی برای انجام تمام آن کارها دارند. یعنی آنها باید دائما (و به سرعت) تصمیم بگیرند به چه چیزی توجه کنند و چه چیزی را نادیده بگیرند. در نتیجه، شما باید راه­ حل خود را به شیوه ­ای مطرح کنید که توجه کسی که فرضا 10 چیز دیگر را در ذهنش دارد به خود جلب کند. شما باید فرض کنید که مردم به دنبال دلیلی می ­گردند که به حرف شما گوش ندهند، نباید فکر کنید که می ­خواهند به هر چه شما می­ گویید گوش دهند. باید ایده ­ی خود را طوری توضیح دهید که لازم نباشد مخاطب کار زیادی انجام دهد.

فراتر از همه­ ی اینها، شما باید رئوس مطالب و خلاصه­ ی صحبتهایتان را مطرح کنید. فقط با این کار می­ توانید توجه مخاطب را جلب کرده و این شانس را پیدا کنید که جزئیات مربوط به محصولتان را برایش شرح دهید.

مزیت معرفی آسانسوری این است که وارد جزئیات راه ­حل شما نمی­ شود. در عوض تمام کاری که در این زمان کوتاه باید انجام دهید این است که مطمئن شوید مخاطبتان، چیزی را که شما در موردش صحبت می ­کنید و مزیتی که برای او دارد را در سطح نسبتا بالایی درک می­ کند. اگر در معرفی آسانسوری خود، جزئیات راه­ حلتان را مطرح کنید فقط باعث سردرگمی مردم خواهد شد.
ایده، سرویس، پروژه، شخص یا راه­ حل:

با اینکه اصطلاح "معرفی آسانسوری" معمولا در زمینه­ ی کارآفرینی، فروش ایده­ها به سرمایه­­ گذاران  و معرفی کسب و کارهای جدید به کار می ­رود، ولی حقیقت این است که از این ایده می ­­توان در زمینه­ های بسیار متنوعی استفاده کرد. یک معرفی آسانسوری خوب، ابزاری ضروری برای یک فروشنده(کسی که سعی می­ کند پروژه­ای را به رئیس خود بفروشد) یا برای کسی که به دنبال شغل می ­گردد، می ­باشد.

یک فروشنده ی خوب باید ویژگی هایی داشته باشد و نکاتی را رعایت کند.در این زمینه باید اشاره کنیم،مراحل بسیار مهمی در این شغل مطرح میشوند که در صورت رعایت نکردن آنها،در درازمدت مشکلاتی برایمان پیش می آید.در این مقاله می خواهیم تمام نکات مهم این شغل و بازاریابی را بررسی کنیم.

1. شش قدم فروشندگی

الف.توجه: شما باید بتوانید توجه مشتری را جلب کنید. به این ترتیب می توانید او را وارد بحثی کنید تا نیازهای وی را دریابید.

ب.علاقمندی ها: باید کنجکاوی مشتری خود را بر‌انگیزید تا او تشنه دانستن چیزهای بیشتری در مورد محصولات شما باشد

ج.صحبت: باید خیال مشتری را راحت کنید که محصول شما نیازهای وی را برآورده می سازد. همین‌طور باید نسبت به کالایی که می فروشید اشتیاق نشان دهید، نظر مثبت و انگیزه کافی از همین اشتیاق به‌دست می‌آید.

د.خواستن: شما باید احساس خواستن و نیاز را در ذهن مشتری خود زنده کنید.

ه.عقد قرارداد و فروش: قرارداد ببندید، در غیر این‌صورت تنها وقت خود را تلف می‌کنید و یا برای رقبای خود کار می‌کنید.
و.تبریک: وقتی مشتری گفت بله، به او تبریک بگویید. تصمیم او به معنی سود شماست. و او نیاز به تایید این دارد که تصمیمش صحیح است.

 

فروشندگی

 

2.پنج حقیقت درباره شما و مشتری شما

الف.مشتری رییس است

تمام چیزهای که متعلق به شماست با پول مشتری تهیه شده است. هر ترفیعی که در تمام طول زندگی به دست می آورید با پول مشتری میسر شده است

ب.مشتری سود‌آور است

مشتری تنها غازی است که تاابد هر روز یک تخم طلا می گذارد،بنابراین باید مراقب او باشید.به مشتری تازه کمی بیشتر سرویس بدهید،چون انها بهترین مخاطبان شما برای فروش بیشتر خواهند بود
ج. باید خود را به‌جای مشتری بگذارید

هر روز ده دقیقه را به فکر کردن درباره ی این که چگونه خود را جای مشتری بگذارید اختصاص دهید.به حرف های مشتری خود گوش کنید.از آن ها سوال هایی بپرسید؛ به چشمان آنها نگاه کنید.
د. چرا مشتری ها شما را ترک می‌کنند

سه درصد محل زندگی خود را عوض می کنند.

پنج درصد دوستی های دیگری ایجاد می‌کنند.
نه درصد به دلایل رقابتی ما را ترک می‌کنند.
چهارده درصد به دلیل عدم رضایت از محصول، دیگر محصول ما را نمی‌خرند.

شصت و هشت درصد به دلیل بی‌تفاوتی فروشندگان و کارمندان هستند.

ه. شما فقط وظیفه فروشندگی ندارید
اگر مشتری نباشد، تجارتی در کار نخواهد بود به همین سادگی. برای مشتری‌ها قابل اعتماد باشید

تکنیک های فروشندگی حرفه ای

 

3.چهار روش برای ارتباط برتر

الف. روی چیزهای که لازم است بدانید تمرکز کنید.

نیازهای واقعی مشتری چه هستند؟ او چه می‌خواهد؟ انگیزه خرید اصلی چیست؟
ب.همیشه ارتباط دو‌طرفه را حفظ کنید.

علایق اصلی او را مشخص کنید. می‌توانید این کار را با طرح چند سوال انجام دهید.همچنین گوش بدهید.(صدای مشتری).فروشندگان معمولا گوش نمی دهند.

ج.مواظب این سه مساله مهم باشید:ظاهر، نظر و منش
ظاهر مناسب شما چیزهای زیادی به مشتری می گوید
یادتان باشد نظر شما همیشه برای مشتری ظاهر می‌شود
اگر ظاهرتان طوری به نظر می آید که معلوم است علاقمند کمک به دیگران هستید، زمینه کافی برای جلو رفتن به وجود آمده است.

د.مراقب طرز گفتارتان باشید
مهم‌ترین فاکتور موثر در ترغیب مشتری به خرید و مشتری ماندن، اولین برخوردی است که با او دارید. لبخند بزنید و با مشتری احوالپرسی کنید. بلافاصله عکس‌العمل نشان ندهید. قولی ندهید که عمل به آن در توان شما نیست.

4.شش نشانه گذاری برای فروشندگی

الف.لبخند دوستانه و مشتاق تحویل

مشتری بدهید.

با مشتری دم در ملاقات کنید. اگر نام مشتری را می‌دانید، آن را به‌کار گیرید.
ب.کارهایتان را نفروشید.

به شواهدی که احتمالا کمک می کند تا نیازهای وی را بشناسید توجه نمایید. سوال‌هایی بپرسیدکه درباره شخص مشتری است و به او بفهمانید مسایل او برایتان جالب است.


ج.برای شرکت‌تان ایجاد اعتماد و اطمینان کنید.

مدارک یا هر چیز دیگری راکه ثابت می‌کند متعلق به شرکتی معتبر هستید به او نشان دهید. اگر به مصرف‌کننده محصولاتی می‌فروشیدکه احتیاج به لوازم یدکی دارند، اطلاعات کافی درباره این لوازم در اختیار او بگذارید.
د.مشتری را آماده کنید.

او را راهنمایی کنیدکه درباره نیازهایش صحبت کند. کاری کنید بداند به محصول شما نیاز دارد.
ه.امکانات و تجهیزات را به مشتری نشان دهید.

این کار در مورد هر محصولی موثر است. بگذارید مشتری اهمیت داشتن محصول شما راحس کند.
و.به سوالات او پاسخ دهید.

نیازهای مشتری را بشناسید. سوال‌های او را یکی یکی پاسخ دهید. در‌صورت امکان با مشتری در شرایط کاملا آرام بدون سر‌و‌صدا صحبت کنید.

 

تکنیک های فروشندگی

 

 

5.سه نکته برای بازاریابی از طریق پست تبلیغات و نامه


الف.نیاز به اگهی و خبرنامه ی تبلیغاتی نیازی واقعی است.

بدون وجود تبلیغات کافی هرگز موفق به دیدن بسیاری از افرادی که ممکن است مشتری شما باشند نخواهید شد.
شما به این دلایل نیاز به اگهی دادن منظم دارید:

الف-1ممکن است مشتری شما را فراموش کرده باشد

الف-2ممکن است رقبا محصول خود را به وی بفروشند

الف-3نیاز به مشتری جدید دارید

الف-4لازم است درباره نیازهای جدید مشتری ها اطلاعات کسب کنید


ب.پست‌کردن مستقیم نامه‌های تبلیغاتی و نظرخواهی می‌تواند یک سلاح بی‌نهایت موثر در افزایش فروش باشد.

نامه نوشتن یک راه عالی برای ایجاد ارتباط با مشتری هایی است که هنوز با فروشندگان ملاقات نکرده‌اند. نوشتن نامه پیش از فروش کار بسیار ساده است و انتخاب های زیادی دارید.


ج. جادوی محصولات‌تان را در نامه‌ها به نمایش بگذارید.

مطمئن شوید که سه جز بسیار مهم را در پاکت نامه جای داده اید: نامه، فرم سفارش و پاکت مخصوص جواب.


این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!

اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.

همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها